بنیان مرصوص

تحلیل دعاهای صحیفه سجادیه

بنیان مرصوص

تحلیل دعاهای صحیفه سجادیه

بنیان مرصوص

کسی را به این وب دعوت نمی کنم
اگه اومدی بدون رزقت بوده که میهمان امام سجاد علیه السلام بشی
البته اگه دوست داشته باشی هر وقت به روز شدیم خبرت می کنم
در مورد لینک هم اگه کسی درخواست کنه در خدمت هستیم
اگر ما رولینک کنید انشاالله برکت وبتونه چون از امام سجاد علیه السلام می گیم و از غربت صحیفه

بایگانی
پیوندها

همه چیز تحت تدبیر توست (قسمت دوم دعای 52)

پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۰۱ ب.ظ

قسمت دوم از تحلیل دعای پنجاه و دوم صحیفه سجادیه


«همه چیز تحت تدبیر توست »


مشتاقین به ادامه مطلب سری بزنند



اگر دقت کنیم بسیاری از اوقات ما،  قدرت خدا را محدود می پنداریم! قدرت او را محدود در معجزات می کنیم!

حتی در وقتی که از او یـــاد می کنیم، این یــــاد یا با شرک آمیخته است و یا با محدودیت!

می خواهم در مورد همین «یاد» صحبت کنیم، ما چگونه خداوند را «یاد» می کنیم؟

از حادثه های عادی و طبیعی اطرافمان گرفته، تا حادثه هایی که آنها را معجزه می دانیم.

مثالی بزنم

وقتی که از تصادفی شدید جان سالم به در می بریم و حتی یک خراش هم بر نمی داریم، این چنین می گوییم«معجزه شد، خدا بهمون رحم کرد اگر مدد او نبود زنده نمی ماندم»

چرا مدد و رحم خداوند را فقط در مورد حوادث خارق العاده می دانیم؟

شاید با خودمان بگوییم خب به طور طبیعی می بایست در این تصادف ما مرده باشیم اما این اتفاق نیفتاد!

من از پله ای که ارتفاع آن 30 سانتی متر بود به زمین خوردم دستم شکست و در آن پلاتین گذاشتند اما در این تصادف، ماشین ما ملق زد و من از شیشه عقب ماشین چندین متر به بیرون پرت شدم اما حتی یک خراش هم بر نداشتم.

خب خداوند اینجا بود و مدد کرد اما آنجا اگر هم بود هیچ کاری نکرد و فقط من را نگاه کرد و دستم شکست!

و همین طور حوادث دیگر، از حوادث خانوادگی گرفته تا روابط دوستان و...

اگر دقت کنیم ما قدرت خداوند را محدود کردیم!

یعنی خداوند گاهی برای بنده هایش یه کارایی می کند و خیلی از اوقات هم کاری نمی کند!!

می بینی که چگونه شرک در اعتقادات ما خانه می کند؟

می بینی این شرک خفی مانند غباری در قلبمان می نشیند و آرام آرام با آن خو می گیریم و آن را طبیعی می دانیم.

می بینید که آنقدر با قواعد طبیعی خو گرفته ایم که به طور ناخواسته قدرت و ارداه او را محدود به امدادهای این چنینی کرده ایم.

در حالی قدرت و اراده او بسیار قبل تر از این حادثه درباره من و خانواده ام جاری بود و من آن را نمی دیدم، نه تنها برای من، بلکه برای دیگران، بلکه برای دیگر اشیاء بلکه برای همه هستی جاری بوده و هست.

شاید برای ما سوالی پیش آید و آن اینکه تقصیر ما چیست؟ این اوست که خودش را فقط در پس حوادث اینچنینی به ما نشان داده است! اوست که ما را به طلوع خورشید عادت داده است و ما آنرا معجزه ای به ارداه و قدرت او نمی بینیم. اوست که ما را به پدیده هایش و روابط بین آنها عادت داده است بگونه ای که من آتش را دلیل بر سوزاندن می دانم و آب را سبب رفع عطش.

تقصیر من چیست که بین این همه پدیده و و روابط پیچیده قرار گرفته ام؟ چرا بر من خورده می گیرید که فقط دکتر و قرص و شربت را می بینیم؟ می خواست برای من هر لحظه معجزه ای کند تا او را فراموش نکنم! می خواست مرا میان این همه پدیده رها نکند تا به آنها عادت ننمایم و او را فراموش نکنم!

خداوند از زبان انبیاء و ائمه، برای همه این اعتراض ها حکمت های فراوان بیان نموده است.

او به من پاسخ می دهد که تو را میان پدیده ها رها نکردم! بلکه این تو بودی که نمی خواستی مرا ببینی، این تو بودی که معرفتت عینی شده بود و گمان می کردی خورشید است که به تو نور می دهد!

تو بودی که به روابط پدیده ها عادت کرده بودی و گمان می کردی آتش است که می سوزاند، و من برای این همه گمان باطل تو انبیاء و ائمه را فرستادم و آنها با زبان دعــــــــا بر این همه پندار غلط خط بطلان می شکند.

یکی از کارهایی که دعا برای اهلش انجام می دهد این است که این غبارهای مخفی را پاک می کند و شما را به زلال توحید وصل می کند.

در زلال توحید، شما قبل از هر پدیده ای او را می بینید.

البته انس با دعا شرط رسیدن به زلال توحید است و انس یعنی رابطه دائمی و هر روزه با دعا، این رابطه، رابطه قلبی است نه لقلقه زبان.

تا به حال به دعای کمیل دقت کرده ای؟ در صدر این دعا چه می خوانیم؟

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ بِقُوَّتِکَ الَّتِی قَهَرْتَ بِهَا کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ خَضَعَ لَهَا کُلُّ شَیْ‏ءٍ وَ ذَلَّ لَهَا کُلُّ شَیْ‏ءٍ وَ بِجَبَرُوتِکَ الَّتِی غَلَبْتَ بِهَا کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ بِعِزَّتِکَ الَّتِی لا یَقُومُ لَهَا شَیْ‏ءٌ وَ بِعَظَمَتِکَ الَّتِی مَلَأَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ بِسُلْطَانِکَ الَّذِی عَلا کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ بِوَجْهِکَ الْبَاقِی بَعْدَ فَنَاءِ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ بِأَسْمَائِکَ الَّتِی مَلَأَتْ [غَلَبَتْ‏] أَرْکَانَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ بِعِلْمِکَ الَّذِی أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذِی أَضَاءَ لَهُ کُلُّ شَیْ‏ءٍ

به کلمه شیء در این دعا دقت کن.

این شیء همان پدیده هایی است که ما به آن عادت کرده ایم، این شیء همان روابط بین پدیده ها است که ما به آن اصالت داده ایم، گمان می کنیم رابطه بین دارو و درد معده من، فقط به خاطر خواص این دارو است، در حالی که در کلاس تربیتی دعا، خداوند با زبان ائمه به من آموزش می دهد که «او» حاکم بر همه این پدیده ها و روابط آنها است.

اما او چگونه حاکم بر این روابط است؟

به ترجمه دعای کمیل دقت نمایید.(ترجمه با توجه به بحث ارائه شده است)

خدایا رحمت تو همه اشیاء و پدیده ها را فرا گرفته است. و همه آنها در سایه رحمت تو هستند در حالی که بسیار از اوقات من رحمت را از جانب اشیاء می دانم.

خدایا تو قدرت و توانی داری که بر همه پدیده ها مسلط است و همه پدیده ها و اشیاء ذلیل و مطیع تو هستند، اگر در آن تصادف اتاق ماشین کوبیده نشد و مرا له نکرد به دلیل این بود که تو نخواستی و آن آهن ذلیل و مطیع تو بود. اگر آن آهن مرا له می کرد، و اگر مرا له می کرد بازم هم به ید قدرت تو بود.

با این مقدمه باز می گردیم به فرازهای ابتدائی دعای 52 صحیفه سجادیه

یَا اَللَّهُ الَّذِی لَا یَخْفَى عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ فِی الْأَرْضِ وَ لَا فِی السَّمَاءِ ،

               وَ کَیْفَ یَخْفَى عَلَیْکَ یَا إِلَهِی مَا أَنْتَ خَلَقْتَهُ ،

                            وَ کَیْفَ لَا تُحْصِی مَا أَنْتَ صَنَعْتَهُ ،

این سه بند را در پست قبل بحث کردیم و در این پست فقط پیرامون این بند سخن می گوییم

                                         أَوْ کَیْفَ یَغِیبُ عَنْکَ مَا أَنْتَ تُدَبِّرُهُ ،

                 چگونه چیزی از تو غایب باشد در حالی که تو آن را تدبیر می کنی.

با توجه به مقدمه ای که ذکر کردیم به کلمه شیء در قسمت اول از دعاها توجه کنید.

بقیه بنده ها، همه در مور رابطه آن شیء و  خداوند است.

گویا اگر بخواهیم از زاویه ای خاص به این بند از دعا بنگریم، باید بگوییم این قسمت از دعا می خواهد به کسانی که نگرشی عینی دارند و فقط شیء محور هستند و اشیاء و روابط آنها را می بینند، بگوید همه این اشیاء تحت نظارت و اراده او هستند، پس او را ببین.

برای اینکه روابط اشیاء قدری ملموس تر شود مثالی می زنم.

اگر شعله ای از آتش به دست ما برخورد کند به طور طبیعی آن را می سوزاند، یعنی رابطه بین آتش و دست من، سوختن است.

اما اگر وقتی این شعله به دست من رسید،  نسوزاند می گویم: الله اکبر دیدی چی شد؟ دستم نسوخت! خدا چه کارا که نمی کنه!

در حالی که خداوند در قرآن می فرماید وقتی هم که آتش می سوزاند باید بگویی الله اکبر چون همین رابطه طبیعی را نیز من گذاشته ام.

در آیه 80 سوره یاسین می فرماید:« الَّذی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون »

آن خدایى که براى شما از درخت سبز آتش پدید آورد پس شما از آن آتش می ‏افروزید (ترجمه المیزان)

خداوند می فرماید هم این رابطه طبیعی فعل من است، هم رابطه غیر طبیعی نسوختن!

نسوختن چون بر خلاف طبیعت آتش است ما را به تعجب وا می دارد اما سوزاندن خیر. در حالی که سوزاندن نیز باید ما را به تعجب وا بدارد البته اگر اهل فکر و تفکر باشیم.

خداوند در آیه سوره یاسین کد بسیار خوبی برای فکر کردن به ما می دهد. می فرماید خداوند کسی است که از درخت سبز برای شما آتش درست می کند!

چگونه می شود که همین سبز، تبدل به حرارت می شود؟

پس حضرت سجاد علیه سلام در ابتدای دعای 52 می فرماید:

خدایا چیزی ( شیئی) نه در زمین و نه در آسمان از تو پنهان نیست.

مگر می شود چیزی از تو پنهان باشد در حالی که تو خالق آن هستی.

همه چیز برای تو قابل احصاء(در پست قبل احصاء را توضیح دادیم) است چون آنها ساخت تو هستند.

خدایا هیچ چیز از تو غایب نیست به دلیل اینکه تو دائم در حال تدبیر آن هستی(وقتی که می سوزاند تدبیر توست وقتی هم که نمی سوزاند تدبیر توست)

علامه طباطبائی معنای لطیفی از تدبیر خداوند بیان می کنند. ایشان می فرمایند خلقت بعد از خلقت با رعایت کردن رابطه خلقت قبل و بعد!

نکته مهم در معنای تدبیر، توجه به رابطه مخلوقات است. خداوند آن به آن، در حال خلق است و آن به آن، رابطه بین مخلوقات را تدبیر می کند. توجه داشته باش که می گوییم رابطه بین مخلوقات، نه رابطه بین دو یا سه یا چند مخلوق.

او تدبیر کنند همه مخلوقات عالم است و رابطه تمام مخلوقات با یکدیگر را تدبیر می نماید و این تدبیر یک مرتبه برای همیشه اتفاق نیفتاده بلکه او آن به آن در حال تدبیر است بدون هیچ زحمت و تکلفی.

اگر بخواهیم کمی دقیق تر شویم، یکی از این مخلوقات که انسان است را تصور نماییم، از میان انسانها فردی را تصور کنیم(مرتضی).

هیمن آقا مرتضی خودش یک مخلوق مرکب است.

یعنی تشکیل شده از میلیاردها مخلوق دیگر،

سلولی را در وجود این اقا مرتضی تصور نماییم این سلول در هر آن خلقتی نو دارد، چون از حیات بهره مند می شود.

حال این سلول تا به امروز که آقا مرتضی سنش به سی سالگی رسیده چقدر خلقت داشته؟

گفتیم آن به آن!!!!

توجه داشته باش که هنوز معنای تدبیر را نگته ام!!

حال اگر ما فقط بخواهیم رابطه همین سلول که آن به آن در حال خلق شدن است را با خودش بسنجیم به چه چیز می رسیم؟!!

توجه داشته باش که باید اول تعدا خلقت های همین سلول را در بیاوری آنگاه بین همه آنها رابطه بر قرار نمایی. نه اینکه فقط بین یک خلقت آن، یا دو خلقت و یا صد خلقت.

بلکه باید هر کدام از آنها با هر کدام دیگر رابطه داشته باشند و در تناسب باشند.

یعنی شما باید رابطه یک سلول با خودش را ضرب در «n  » بکنید تازه شما یک خلقت از این سلول را ضرب در  «n  »  کردید حال همین عمل را نسبت به تمام خلقت های سلول آنجام دهیم یعنی «n  » ضرب در «n  ». تازه این «n  » * «n  » فقط نسبت به یک سلول از یک انسان بوده است.

اگر تمام سلول های او با هم رابطه داشته باشند و تدبیر شوند چگونه محاسبه می شود؟

باز هم تدبیر معنا نشد!!!!

اگر می خواهی بدانی او چگونه تدبیر می کند باید به تمام مخلوقات او در تمامی عرصه خلقت علم داشته باشی و این مخلوقات هر کدام مرکب هستند یعنی از مخلوقات دیگر تشکیل شده اند آنگاه بین هر کدام از این مخلوقات، با تناسب دقیق رابطه بر قرار نمایی. شاید آن وقت کمی از تدبیر تصور نماییم.

می دانم که مات و مبهوت مانده ای تازه این یک صفت از صفات اوست که اینگونه، ما را متحیر می کند.

حال حضرت سجاد علیه السلام می فرماید مگر می شود چیزی «شیئی» از تو غائب باشد در حالی که تو آن به آن در حال تدبیر او هستی. یعنی تو بین تمامی عرصه خلقت یک موجود با خودش و با دیگر موجودات تناسبی دقیق بر قرار کردی، چون تدبیر تو آن به آن به آن است پس محال است که چیزی از تو غائب باشد و تو آن را تدبیر نمایی.

  • محمد جواد ابراهیمی

نظرات  (۵)

  • فاطمه زهرا
  • سلام عالی بود دایی جانم
    پاسخ:
    سلام
    ممنون
    خوندی؟!
  • زهرا خواهر واقعی
  • امید وارم خدای مهربان لحظه به لحظه شما را عاقبت به خیر کند
    پاسخ:
    انشاالله
    همچنین شما و خانواده
  • فرزند عباسعلی ابن رجب
  •  ای کسی که همه چیز تحت تدبیر توست بهترین تتدبیر ها را برای  جواد اقای ما رقم بزن
    پاسخ:
    ممنونم
    همچنین
  • دلتنگ شقایق
  • سلام 
    مطلبتون عالی بود،ولی به نظر من یه کم از جوانها طرفداری کنید چون این عادتهای روزمره ی آنها همه اش بستگی به آموزش ها و یادگیری های دوران کودکی شون داره  که به این جور موارد عادت کردن.
    در ضمن مایل به تبادل لینک می باشم.
    پاسخ:
    سلام
    تشکر
    مگر ما از جوانها طرفداری نکردیم؟
    وب خوب شما لینک شد
  • مامان امیرعلی
  • ای دیده نگر رخش به هر بام و دری
    ای گوش صداش بشنو از هر گذری
    ای عشق بیاب یار را در همه جا
    ای عقل ببند دیده بی خبری
    بسیار خوب بود.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">